زندگینامه جانباز الله مراد مقصودی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
الله مراد مقصودی فرزند حسین، در تاریخ 17 مردادماه سال 1335 در شهر آبادهطشک از توابع شهرستان نیریز بدنیا آمد. او در خانوادهای متدین پرروش یافت. وی بعلت فراهم نبودن شرایط تحصیل نتوانست به تحصیل بپردازد و از دوران کودکی سعی نمود تا به خانواده کمک نماید، به همین خاطر به شغل کشاورزی پرداخت. ایشان مدتی در شهر اصفهان مشغول به کار شد و در سال 1357 در جلسات محرمانه نیروهای حزب الله شرکت مینمود و در راهپیمائیها...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
الله مراد مقصودی فرزند حسین، در تاریخ 17 مردادماه سال 1335 در شهر آبادهطشک از توابع شهرستان نیریز بدنیا آمد. او در خانوادهای متدین پرروش یافت. وی بعلت فراهم نبودن شرایط تحصیل نتوانست به تحصیل بپردازد و از دوران کودکی سعی نمود تا به خانواده کمک نماید، به همین خاطر به شغل کشاورزی پرداخت. ایشان مدتی در شهر اصفهان مشغول به کار شد و در سال 1357 در جلسات محرمانه نیروهای حزب الله شرکت مینمود و در راهپیمائیها...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی مروی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۰/۸/۱۸ ستاره پرفروغ علی در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین، مذهبی و خداجو در آسمان زندگی درخشید. در آغوش گرم پدر آرام گرفت و با طنین نام خدا در گوش وی، جان و روحش الهی شد. در دامنپاک مادر اولین گامهای زیستن را فراگرفت و باهوش و ذکاوت فراوانی که داشت، راهی دبستان حاج قطبی شد که علوم و فنون زندگی را نیز فرابگیرد. با حمایت و تلاش بیدریغ خانواده که در تربیت وی بسیار کوشا بودند، دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۰/۸/۱۸ ستاره پرفروغ علی در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین، مذهبی و خداجو در آسمان زندگی درخشید. در آغوش گرم پدر آرام گرفت و با طنین نام خدا در گوش وی، جان و روحش الهی شد. در دامنپاک مادر اولین گامهای زیستن را فراگرفت و باهوش و ذکاوت فراوانی که داشت، راهی دبستان حاج قطبی شد که علوم و فنون زندگی را نیز فرابگیرد. با حمایت و تلاش بیدریغ خانواده که در تربیت وی بسیار کوشا بودند، دوره...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی حسین نارنجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی حسین نارنجی »
عشق بازی با معشوق به زیر رگبار مسلسل دنیایی دارد که باید از عاشقی پرسید که پیمانهاش را از میناب الستی پر کرده است. از علیحسین که 1341/6/1 در روستای مشکان نیریز میان خانوادهای متدین و مذهبی سرود حیات را سرداد. وی دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان گذرانید و وارد بازار کار شد. فردی بود مؤمن، متواضع وخوشرو. نماز، دعا و قرآن را فراموش نمیکرد و با اقوام و خویشان و خانواده رابطهای صمیمانه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی حسین نارنجی »
عشق بازی با معشوق به زیر رگبار مسلسل دنیایی دارد که باید از عاشقی پرسید که پیمانهاش را از میناب الستی پر کرده است. از علیحسین که 1341/6/1 در روستای مشکان نیریز میان خانوادهای متدین و مذهبی سرود حیات را سرداد. وی دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان گذرانید و وارد بازار کار شد. فردی بود مؤمن، متواضع وخوشرو. نماز، دعا و قرآن را فراموش نمیکرد و با اقوام و خویشان و خانواده رابطهای صمیمانه و...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد قره چاهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ترنم عشق بر لبهایش حکایت از دل شیدای او داشت که در فراغ یار طاقتاش طاق شده بود و روحاش بیقرار وصل. او که در اولین روز از شهریور ماه سال ۱۳۴۰ در قریه حسینآباد سرداب، از توابع شهرستان نیریز پا به عرصه وجود نهاد. با تکرار کلمات اذان و اقامه در گوش وی، جاناش را از شراب عشق لبریز کردند. کودکی را با فراگرفتن آموزههای دینی پشت سرنهاد و دوره پنج ساله ابتدایی را در دبستان بختگان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ترنم عشق بر لبهایش حکایت از دل شیدای او داشت که در فراغ یار طاقتاش طاق شده بود و روحاش بیقرار وصل. او که در اولین روز از شهریور ماه سال ۱۳۴۰ در قریه حسینآباد سرداب، از توابع شهرستان نیریز پا به عرصه وجود نهاد. با تکرار کلمات اذان و اقامه در گوش وی، جاناش را از شراب عشق لبریز کردند. کودکی را با فراگرفتن آموزههای دینی پشت سرنهاد و دوره پنج ساله ابتدایی را در دبستان بختگان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در ۱۳۳۹/۵/۱ در محیط پر از صفا و صمیمیت روستا، در خانوادهای مذهبی، دنیای خاکی را احساس و در کوچهباغهای روستای قطرویه از توابع نیریز، بازیهای کودکانه را شروع کرد. پدرش از زحمتکشان بود و سعی در تأمین معاش خانواده داشت. ایمان و اعتقادات مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و میخواست فرزندش نیز مسلمان و مؤمن به اصول و مبانی دین مبین اسلام پرورش یابد. این بود که از مادر محمود خواهش کرد تا جای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در ۱۳۳۹/۵/۱ در محیط پر از صفا و صمیمیت روستا، در خانوادهای مذهبی، دنیای خاکی را احساس و در کوچهباغهای روستای قطرویه از توابع نیریز، بازیهای کودکانه را شروع کرد. پدرش از زحمتکشان بود و سعی در تأمین معاش خانواده داشت. ایمان و اعتقادات مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و میخواست فرزندش نیز مسلمان و مؤمن به اصول و مبانی دین مبین اسلام پرورش یابد. این بود که از مادر محمود خواهش کرد تا جای...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مجید جارچی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه جوانمردی را میسراییم که با خون خویش سرود آزادگی و حریت را بر تارک تاریخ نگاشت. از مجید جارچی بگوییم که در خانوادهای مذهبی و بیآلایش در شهرستان نیریز، ۱۳۴۶/۶/۶ به دنیا آمد. دوران کودکی را با شادابی و طراوت پشت سر نهاد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید محمود طاهری آغاز و به پایان رساند. مجید که پدر را در بستر بیماری میدید، باهمت بهسوی کار و تلاش رفت تا جای پدر را در تأمین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه جوانمردی را میسراییم که با خون خویش سرود آزادگی و حریت را بر تارک تاریخ نگاشت. از مجید جارچی بگوییم که در خانوادهای مذهبی و بیآلایش در شهرستان نیریز، ۱۳۴۶/۶/۶ به دنیا آمد. دوران کودکی را با شادابی و طراوت پشت سر نهاد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید محمود طاهری آغاز و به پایان رساند. مجید که پدر را در بستر بیماری میدید، باهمت بهسوی کار و تلاش رفت تا جای پدر را در تأمین...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -حجله گاه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت خونین وطن از خون یاران دجله گشته سنگر هر جبهه در جشن شهیدان حجله گشته با عروس مرگ هم آغوش در روز عروسی در سرور سرخشان خمپاره شمع و لاله گشته جای آجیل و نبات و نقل شیرین عروسی جانشین رگبار پرآوازه گلوله گشته شب فضای حجله از نور منورها چراغان گرمی انگیز شب دیدارشان صد شعله گشته مطربان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت خونین وطن از خون یاران دجله گشته سنگر هر جبهه در جشن شهیدان حجله گشته با عروس مرگ هم آغوش در روز عروسی در سرور سرخشان خمپاره شمع و لاله گشته جای آجیل و نبات و نقل شیرین عروسی جانشین رگبار پرآوازه گلوله گشته شب فضای حجله از نور منورها چراغان گرمی انگیز شب دیدارشان صد شعله گشته مطربان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد جواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی محمد معانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي محمد معاني »
بیستم اسفند 1346 آن زمان که طبیعت خود را برای رویش و حیات تازهای آماده میکرد، غنچهای زیبا در میان خانوادهای متدین جوانه زد و با اولین گریههای خود آغاز حیات نوینی را اعلام کرد. آغوش گرم خانواده پذیرای او شد و نام زیبای «علیمحمد» که نشان از علاقه آنها به بنیانگذاران مکتب اسلام و تشیع داشت را برای او انتخاب کردند. کودکی را که پشت سر نهاد، راهی دبستان بختگان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي محمد معاني »
بیستم اسفند 1346 آن زمان که طبیعت خود را برای رویش و حیات تازهای آماده میکرد، غنچهای زیبا در میان خانوادهای متدین جوانه زد و با اولین گریههای خود آغاز حیات نوینی را اعلام کرد. آغوش گرم خانواده پذیرای او شد و نام زیبای «علیمحمد» که نشان از علاقه آنها به بنیانگذاران مکتب اسلام و تشیع داشت را برای او انتخاب کردند. کودکی را که پشت سر نهاد، راهی دبستان بختگان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27
28
29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 بعدي